معرفی کتاب
اولین بار زندگی واسیلی در ۱۹۰۴ و در ویژه نامۀ نخست مجله دانش به چاپ رسید و تقدیم شده بود به فیودار شالیاپین. ماکسیم گورکی در گوشه ای از خاطراتش آورده است: پس از بحث گرمی دربارهٔ سالکان و دستنوشته های اعتراف گونۀ کشیشی به نام آلکساندر آپالوف [کهن الگوی واسیلی]، آندری یف تأملی کرد و ناگهان به من خیره ماند و گفت: «من این را می نویسمش، داداش، حالا میبینی! خوب هم در می آید! از همین فردا شروع میکنم! یک هفته بعد آندری یف از مسکو برایم نوشت که کار آغاز شده و عالی هم پیش می رود. بله، آندری یف در این رمان تکان دهنده نیز مثل همیشه با لمس حادترین
و دردناکترین اسرار حیات، هر آن چه را تمنای روحیه خاصش بود، در لحظه به چنگ آورده است. آلکساندر بلوک در جایی از مقالهٔ ارزشمندش دربارۀ آندری یف نوشته است: هنوز هم تشنجی را که هنگام خواندن زندگی واسیلی در آن شب بارانی پائیز به من دست داد با همه وجود حس میکنم … الگا کنیپر نیز واکنش چخوف را کمی پیش از مرگش، بعد از به پایان رساندن زندگی واسیلی این طور به یاد میآورد: من را صدا کرد و با حالتی فریبنده و انگاری شاد، در حالی که یک چشمی خیره مانده بود، گفت: «هیچ میدانی چه وحشتی الآن به جانم افتاد؟ وای چه کابوسی بود، این رمان.»
نویسنده
ليانيد آندری يف
شابک
۹۷۸۶۰۰۲۵۳۸۸۴۰
ناشر
کتاب پارسه
موضوع
ادبیات روسیه
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.